باور های بنیادی ما

باورهای بنیادی ما در سنین پایین تر در حدود 2 الی 5 سالگی ساخته شده اند و باورهای دیگرمان در سنین بالاتر نیز تحت تاثیر این باورهای بنیادی شکل گرفته اند. 

 

اگر باورهایتان را تغییر دهید طرز نگرشتان به این دنیا و هستی عوض شده و اتوماتیک وار رفتار و شخصیت کاملا متفاوتی نسبت به حالت قبل را خواهید داشت. 

 

من شخصا اعتقاد دارم که همه مسایل هستی باید ریشه ای حل شوند. درختی را در نظر بگیرید که ریشه اش را کرمهای آفت زا تخریب کرده اند در این صورت شاخه ها و حتی تنه آن نیز معیوب و منهدم خواهد شد. آیا راه ترمیم آن درخت ، اصلاح شاخه ها و سمپاشی سطحی روی پوسته آن میباشد؟ البته که خیر ، برای ترمیم و اصلاح آن باید راهی برای ترمیم ریشه آن جویاشد چراکه اصلاح سطحی و ترمیم پوسته آن موقتی بوده و چون ریشه معیوب است پس از گذشت چند روز دوباره همان نتیجه معیوب بر روی شاخه ها و پوسته آن نمایان خواهد شد. 

 

اگر میخواهید زندگیتان تغییر کند و رفتار و شخصیت متفاوتی داشته باشید باید ریشه سالم و تمیزی داشته باشید و آن ریشه چیزی نیست جز باورهایتان...  

 

جالب این است که باورهای منفی و مخربی که انسان دارد در حقیقت متعلق به وجود او نیست آن باورها در کودکی آاو برنامه ریزی شده اند و به صورت یک پیش گویی خودکامبخش در او نمایان میشود و سبب میشود که او احساس بدی به خود داشته در نتیجه رفتار و شخصیت منفی و کیفیت زندگی ناخوشایندی را به سرببرد و به یک انسان دیگر تبدیل شود.

از همین اکنون تصمیم بگیرید تا زندگی خود را به نحو احسن در جهت مثبت و دلخواه خودتان هدایت کنید و رویاهایتان را به حقیقت بپیوندید. 

 

جالب این است که شما قادرید که باورهایتان را تغییر دهید و این کار مشکلی نیست همانطورکه من با تغییر باورهایم ، زندگیم را برای همیشه (نه موقتی) تغییر دادم و همیشگی بودن آن به این علت است که ریشه را ترمیم کردم نه شاخه ها را. 

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...