باور پذیر بودن هوندا به موفقیت

اگر انسان واقعاً باور کند که به چیزی دست خواهد یافت، به آن خواهد رسید و حقیقت هم جز این نیست که انسان چیزی فارغ از باور و اندیشه نیست و شکست و پیروزی فقط باور پیروزی و شکست است. باید همیشه و در همهحال تلاش کنیم تا قبل از دستیابی به موفقیت، آن را در ذهن کاملاً مجسم نماییم و در ذهن خود را موفق بدانیم. همیشه باید به پیروزی و موفقیتمان باور داشته باشیم، وگرنه از پیش شکست را پذیرا شدهایم.
پویسانت در مورد هوندا مینویسد:
«خانوادهی ما بسیار فقیر و تنگدست بود. تنها سرمایهی ما یک میلیون ین بود، اما با جدیت کار میکردیم، زیرا مخاطرهآمیز بودن کار خود را میدانستیم؛ جنگ، صنعت کشور ما را از میان برده بود، اغتشاش فکری همهجا غالب بود. در چنین شرایطی بود که ما امید داشتیم یک قطب صنعتی را راه بیندازیم. در شرایطی که مردم تهیدست، حتا از عهدهی خرید بنزین بر نمیآمدند، با تولید و فروش موتورسیکلت، دست به قمار بزرگی در زندگی زدیم… وقتی در آستانهی ساختن موتورسیکلت بودم، پیشگویان بخت و تقدیر که برخی از آنها بهترین دوستانم بودند، نزد من آمدند و مرا نسبت به عاقبت غمانگیز کارم هشدار دادند. آنها گفتند که تعمیر ماشین باصرفهتر است…»
در اوضاع بههمریخته و کاملاً ناامید کننده بعد از جنگ جهانی دوم، حق با دوستان «هوندا» بود، زیرا در جاپان کا ملاً ویران، دست به ریسک زدن، یعنی خودکشی کردن، اما کسی که ایمان به خود و کارش دارد، نباید شکست بخورد، زیرا شکست معنا ندارد، باور موفقیت و تجسم آن، «هوندا» را به شرکت بزرگ و صنعتی «هوندا» رهنمون کرد.